در تنهایی خود نشته ام تا سخن از تنهایی و اندوه بر زبان بیاورم
تنهایی دریایی است وسیع دریایی به رنگ سیاه
با آبهای روان
که آب این دریا با غم و اندوه بوجود آمده
نمی دانم از زندگی چه میدانم
اصلا زندگی چیست
چرا آمدهابم
که روزگاری هم برویم
ولی زندگی جزء سیاهی و کبودی رنگ دیگری برایم ندارد
تنهایی و غم بر من چیره شده
حال کاغذ دیواری اتاقم را به رنگ زیبای سیاه میزنم
دوست دارم تنهای چراغ اتام برنگ سیاه باشد
دوست دارم مرگ را در آغوش گیرم تا پایانی بر این زندگی باشد
نظرات شما عزیزان: