وقتی به نشان خداحافظی برای رفتـــن،
دستی تکان میدادی و حرف هایت را،
در پشت زندان شادی غم بارت پنهان می کردی،
در خیالت پستوی خاطراتت را در خیالم تنگ تر میکردی....
حتی حاضر نشدی بشنوی آخرین جمله ام را.....
نازنینا...
دل من جاده نیست
که هر از گاهی که تنهــــا ماندی در فکر عبورش باشی......
نظرات شما عزیزان: