در دادگاه عشق قسمم قلبم بود وکیلم دلم بود و حضار جمعی از عاشقان و دلسوختگان
قاضی نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام کرد
و سپس محکوم شدم به تنهایی و مرگ کنار چوبه دار
از من خواستند تا اخرین خواسته ام را بگویم
و من گفتم به تو بگویند:
**دوستت دارم تا لحضه مرگم**
نظرات شما عزیزان: