.
 

 
 

 
 
 

 
.
 
 

به وبلاگ بهترین ها خوش آمدید
ایمیل مدیر :

» شهريور 1390
» تير 1390
» خرداد 1390
» ارديبهشت 1390
» فروردين 1390
» اسفند 1389
» بهمن 1389
» دی 1389
» آذر 1389

» چت روم
» ترک یک گناه...خود ارضایی
» ****lip2lip****
» ****lip2lip****
» Just Download
» انبار عکس
» وبلاگ طرفداران جاستین بیبر
» طرفداران جاستین بیبر
» آموزش آهنگ سازی-میکس و مستر
» طلوع ترانه
» بهترین محصولات
» به یاری اهورا مزدا
» Live Music and Entertainment
» کیت اگزوز
» زنون قوی
» چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین ها و جدیدترین ها و آدرس afshinzehtab.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 26
بازدید کل : 81198
تعداد مطالب : 1344
تعداد نظرات : 25
تعداد آنلاین : 1



این صفحه را به اشتراک بگذارید

RSS
 
قلب شکسته
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:28

اگه قلبمو شکستی به فدای یک نگاهت

این منم چون گل پرپر که نشستم سر راهت

تو ببین غبار غم رو که نشسته بر نگاهم

اگه من نمردم از عشق تو بدون که رو سیاهم

اگه عاشقی یه درده ، چه کسی آن درد رو ندیده

تو بگو کدوم عاشق . رنج دوری نکشیده

اگه عاشقی گناهه ما همه غرق گناهیم

میون این همه آدم . یه غریب و بی پناهیم

تو ببین به جرم عشقت . پر پروازمو بستند

تو ندیدی من مغرور چه بی صدا شکستم

چه بگم وقتی که عاشق . زخمی تیغ هلاکه

همه بال و پر زدن هاش رقص مرگی روی خاک
 

 
.:: ::.
 
حالا که من تنها شدم قدر چشاتو میدونم
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:27

غرور نذاشت بهت بگم قد خدا دوست دارم
حالا نشستم یه گوشه دارم ستاره میشمارم
تنهایی عین یه تبر شکسته برگ و ریشه مو
سوزونده آفت غرور از حالا تا همیشه مو
اگه بهت گفته بودم حالا تو مال من بودی
من تو خیال تو بودم تو تو خیال من بودی
کاشکی میون من و تو تو اون روزا حصار نبود
هیچی میونمون به جز دلای بی قرار نبود
انگار که تقدیر نمی خواست تو در کنار من باشی
منم بهار تو باشم تو هم بهار من باشی
یه خلوت ساکت و سرد انگار اسیرمون شده
نمیشه فکر دیگه کرد ما خیلی دیرمون شده
تو رفتی و حالا دیگه اونور دنیا خونته
انگار نه انگار که کسی اینور آب دیوونته
تقصیر هردومون بوده ما عشق و نشناخته بودیم
فقط یه قصر کاغذی تو رویامون ساخته بودیم
باید یکی از ما دو تا غرور و میذاشت زیر پا
آروم به اون یکی میگفت یه عاشق واقعی باش
جدایی دستای ما یه اتفاق ساده نیست
سواره هرگز باخبر از غصه پیاده نیست
توی مسیر عاشقی باید هوای دل و داشت
حرف دل و عین قسم رو طاقی چشما گذاشت
حالا که من تنها شدم قدر چشاتو میدونم
ولی نمیشه کاری کرد همیشه تنها میمونم
کاش توی دنیا هیچکسی قربونیه غرور نشه
راه دو تا پرنده کاش هیچ روزی از هم دور نشه
ترانه سرا: مریم حیدرزاده
 

 
.:: ::.
 
طعم عاشقی
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:27

قدری بمان که بی تو چه دلگیر میشوم
دارم میان حادثه ها پیر می شوم
 
در بی حضور چشم تو ای طعم عاشقی
از لحظه های زندگیم سیر میشوم
 
انگشت اتهام به سویم نشانه رفت
تنها به جرم عشق تو تحقیر میشوم
 
سرداب های وحشت و سلول های درد
بی تو اسیر پنجه زنجیر می شوم
 
چون عکس یادگاری یاران زمان عمر
در زیر پای کوچه زمینگیر میشوم
 
گنجشک مینیاتوری رنگیم ولی
گلخانه کوب خانه تقدیر میشوم
 
چون نور در میانه منشور زندگی
در هفت رنگ دلهره تکثیر میشوم
 
ساحل سکوت بندر و من هم به چشم شهر
ولگرد مرد هر شبه تفسیر می شوم
 
حالا برای دفعه اخر مرا ببوس
دارم میان حادثه ها پیر میشوم
 

 
.:: ::.
 
مزاحم همیشگی
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:26

یه بار بذار حرف بزنم دیگه نه حرف سفره
نه حرف تیر تو قلب یه دیوونه ی در به دره
 نه صحبت پرسیدن لحظه و روز و حالته
نه قصه ی عاشقیه نه پاسخ سوالته
 نه اشکی ریختم لا به لاش نه پر شده از عطر یاس
 نه توش غرور پیدا می شه نه اعتماد نه التماس
این دفه حرف قصه نیست خاکستر حقیقته
یادت میاد یکی می گفت حقیقتم مصیبته
 بذار بدون پرسش و ساده و بی مقدمه
بریم سراغ حرفی که می ترسونه یه عالمه
همیشه از نخواستنت تو رویاهام می ترسیدم
بعد خودمو گول می زدم به ترسیدن می خندیدم
ترسه ولی قایم می شد شب میومد مثل لولو
 واسه همین گاهی بهت فقط می گفتم تو بگو
نگفتی و گذاشتمش پای غمای خستگی
 فهمیدم اشتباه بوده اینم یه جور دیوونگی
خیال نکن این که می گم شکایته رنگ گله س
قبول ندارم اخم تو مال نبود حوصله س
دیگه مزاحم نمیشم خیالت آسوده باشه
سهم من از آتیش بذار فقط یه کم دوده باشه
مهم اینه که اسمت و تمام دنیا بلدن
 فرقی نداره که با من چه قدر خوبن چه قدر بدن
مهم اینه تا دینمو یه کم به عشق تو دادم
 طبق یه قانون از چشات مثل یه قطره افتادم
 قصه ی ما دو تا شاید به درد تاریخ می خوره
کار من از جانب تو به درد توبیخ می خوره
همونشم تو بنویس کلی جای سپاس داره
 با من که کاری نداری اونو می دی کی بیاره ؟
نه بگذریم انگار دلم بازم پرید اون شبکه
برای تو تکراریه اما ناگه می ترکه
خوب می دونم تو این سالا تحملم کردی آره ؟
 چشات روشن نشد بگن زیبا تو رو دوس نداره ؟
 دل به دل کسی نده عاشقی دزده زیبا جون
 هر کار این دنیا عاشقی کنی بدون مزده زیبا جون
سخته مزاحمت نشم نمی دونم چیکار کنم
 نه نمیشم اما می خوام از خودمم فرار کنم
دلم می خواد برم یه جا که دیگه زیبا نباشه
 تمام دنیا رو برم فکر می کنم جا نباشه
تو همه ی وجودمی هر جا برم میای پیشم
ولی بهت قول دادمو دیگه مزاحم نمی شم
من نمیرم یادت باشه تو اونی هستی که می ره
منم یه جور مزاحمم که کلی پیشت میمیره
 مزاحمی که ردشو تمام آدما دارن
 نیازی نیس شمارشو به ذهن دستگا بسپارن
مزاحم خیلی روزا چه تو طلوع چه تو غروب
مزاحم روزای تلخ مزاحم روزای خوب
نه اینکه بار آخره مزاحمت طولانی شد
اخماتو وا کن تا برم باز که هوات طوفانی شد
 الان تمومش می کنم امون نمی دم تا بگی
 خوبیش اینه با هم می گیم مزاحم همیشگی
حالا که دلت اومد نامه رو بردار پاره کن
دیگه مزاحمت نشم ؟ دل می گه استخاره کن
چشمای ناز و روشنت شاده که شر من کمه
قند تو دلت آب میشه از نبودن این مریمه
تازه همونم که می خوای بدون زنگ و صحبتی
این آخرین حرف منه دلم خوشه که راحتی
مزاحم همیشگیت تاریخ اسفند می زنه
 اما زمان هیچه براش فقط داره داد می زنه
داد می زنه آی آدما مسافرای زندگی
از این به بعد به من بگید مزاحم همیشگی

مریم حیدر زاده

 

 
.:: ::.
 
مثل شعر
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:26

تموم زندگی من سهم دو تا چشم شماس
یاد شما مث قدیم هنوز همین دور و وراس

آسمون دنیای من خلاصه تو نگاتونه
طنین هر چی خوبیه تو حرفا و صداتونه

شمدونیای صورتی تجسم گونه هاتون
کوه کم آورده عزیزم مقابل شونه هاتون

خوبیای شما عزیز یکی دو تا نیس که بگم
نذارین بیشتر از اینا جنونم و نشون بدم

اگه شما بیاین پیشم یه دفه بارون می گیره
زندگی شاپرکا یه جوری سامون می گیره

شما اصیل و ساده این مث تموم شاعرا
حیف که همیشه خالیه جاتون مث مسافرا

شما مث یه بیت شعر عزیز و ناب و تازه این
مث یه آهنگ جدید که عاشقی می سازه این

به گریه انداخته منو چن شبه جای خالیتون
حضور سوت و کورتون تو جاده خیالیتون

دست خودم نیس این شبا دلم بهونه گیر شده
اونم گناهی نداره طفلی یه جور اسیر شده

خلاصه هر چی که بگم تموم نمی شه غصه هام
فقط بذارین یادتون بیدار بمونه تو شبام

 

 
.:: ::.
 
مقصر نبودی …
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:17

عاشقی یاد گرفتنی نیست
هیچ مادری گریه را به کودکش یاد نمی دهد
عاشق که بودی
دست کم
تشری که با نگاهت می زدی
دل آدم را پاره نمی کرد
مهم نیست
من که برای معامله نیامده ام
اصل مهم این است
که هنوز تمام راه ها به تو ختم می شوند
وتو در جیب هایت تکه هایی از بهشت را پنهان کرده ای
نوشتن
فقط بهانه ای است که با تو باشم
اگر چه
این واژه های نخ نما قابل تو را ندارند …

 
.:: ::.
 
اون روزا یادش بخیر ؛ چه روزای قشنگی بود ...(حتما بخوانید)
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:8

کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن
نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلبها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد

گروه اینترنتی ایــــران سان | www.Fun-Groups.Com

(ادامه مطلب)

  ادامه ی مطلب ...
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:5

The happiest of people don't necessarily
Have the best of everything
They just make the most of
Everything that comes along their way

شاد ترین مردم لزوماً
بهترین چیزها را ندارند
بلکه بهترین استفاده را می کنند
از هر چه سر راهشان قرار میگیرد

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

The brightest future will always be based on a forgotten past
You can't go forward in life until
You let go of your past failures and heartaches

همیشه بهترین آینده بر پایه گذشته ای فراموش شده بنا می شود
نمیتوانی در زندگی پیشرفت کنی
مگر غمها و اشتباهات گذشته را رها نکنی

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

When you were born, you were crying
And everyone around you was smiling
Live your life so at the end
You’re the one who is smiling and everyone
Around you is crying

وقتی که به دنیا آمدی، تو گریه می کردی
و اطرافیانت لبخند به لب داشتند
آنگونه باش که در پایان زندگی
تو تنها کسی باشی که لبخند بر لب داری
و اطرافیانت گریه می کنند
 

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥

 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 14:1

گروه اینترنتی ایــــران سان | www.Fun-Groups.Com

Don't go for looks; they can deceive
Don't go for wealth; even that fades away
Go for someone who makes you smile
Because it takes only a smile to
Make a dark day seem bright
Find the one that makes your heart smile

به دنبال ظواهر نرو؛ شاید فریب بخوری
به دنبال ثروت نرو؛ این هم ماندنی نیست
به دنبال کسی باش که به لبانت لبخند بنشاند
چون فقط یک لبخند می تواند
شب سیاه را نورانی کند
کسی را پیدا کن که دلت را بخنداند
 

 
.:: ::.
 
زیبایی یک زن(Beauty of a Woman)
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 13:56


The beauty of a woman Is not in the clothes she wears... The figure she carries
Or the way she combs her hair
زیبایی یه زن به لباسهایی که پوشیده... ژستی که گرفته
و یا مدل مویی که واسه خودش ساخته نیست


The beauty of a woman must be seen from her eyes
Because that is the doorway to her heart, The place where love resides
زیبایی یه زن باید از چشماش دیده بشه
به خاطر این که چشماش دروازه ی قلبش هستند، جایی که منزلگه عشق میتونه باشه


The beauty of a woman Is not in a facial mole
But true beauty in a woman is reflected in her soul
زیبایی یه زن به خط و خال صورتش نیست
بلکه زیبایی واقعی یه زن انعکاس در روحش داره


It is the caring that she lovingly gives
The passion that she shows
The beauty of a woman
With passing years-only grows
محبت و توجهی که عاشقانه ابراز میکنه
هیجانی که در زمان دیدار از خودش بروز میده
زیبایی یک زن هست
چیزی که با گذشت سالیان متمادی افزایش پیدا میکنه

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 13:56

گروه اینترنتی ایــــران سان | www.Fun-Groups.Com

Don't go for looks; they can deceive
Don't go for wealth; even that fades away
Go for someone who makes you smile
Because it takes only a smile to
Make a dark day seem bright
Find the one that makes your heart smile

به دنبال ظواهر نرو؛ شاید فریب بخوری
به دنبال ثروت نرو؛ این هم ماندنی نیست
به دنبال کسی باش که به لبانت لبخند بنشاند
چون فقط یک لبخند می تواند
شب سیاه را نورانی کند
کسی را پیدا کن که دلت را بخنداند

 
.:: ::.
 
قدرت و صلابت یک مرد(The Strength of a Man)
نویسنده افشین  تاریخ ارسال دو شنبه 1 فروردين 1390 در ساعت 13:54

 

The strength of a man isn't seen in the width of his shoulders
It is seen in the width of his arms that encircle you
قدرت و صلابت یه مرد در پهن بودن شونه هاش نیست
بلکه در این هست که چقدر میتونی به اون تکیه کنی و اون میتونه تو رو حمایت کنه


The strength of a man isn't in the deep tone of his voice
It is in the gentle words he whispers
قدرت و صلابت یه مرد این نیست که چقدر بتونه صداش رو بلند کنه
بلکه در اینه که چه جملات ملایمی رو میتونه تو گوشات زمزمه کنه


The strength of a man isn't how many buddies he has
It is how good a buddy he is with his kids
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا رفیق داره
بلکه در این هست که چقدر با فرزندان خودش رفیق هست


The strength of a man isn't in how respected he is at work
It is in how respected he is at home
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه قدر در محیط کار قابل احترام هست
بلکه در این هست که چقدر در منزل مورد احترام هست


The strength of a man isn't in how hard he hits
It is in how tender he touches
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چقدر دست بزن داره
بلکه به این هست که چه دست نوازشگری میتونه داشته باشه


The strength of a man isn't how many women he's Loved by
It is in can he be true to one woman
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا زن عاشقشن
بلکه به این هست تنها عشق واقعی یه زن باشه


The strength of a man isn't in the weight he can lift
It is in the burdens he can understand and overcome
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه وزنه سنگینی رو میتونه بلند کنه
بلکه بستگی به مسائل و مشکلاتی داره که از پس حل اونا بر بیاد
 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 22:4

 بر سالی گذشت و بر زمین گردشی و بر روزگار حکایتی

امید آنکه آن کهنه رفته باشد به نیکویی و این تو آید به شادی

سال نو همگی عزیزان مبارک

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 22:1

در شب کوچک من افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد

در شب کوچک من دلهره ویرانیست

گوش کن
وزش ظلمت را میشنوی؟

من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
من به نومیدی خود معتادم

گوش کن

وزش ظلمت را میشنوی ؟

در شب کنون چیزی می گذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است

ابرها همچون انبوه عزاداران

لحظه باریدن را گویی منتظرند
لحظه ای
و پس از آن هیچ
.
پشت این پنجره شب دارد می لرزد

و زمین دارد

باز میماند از چرخش

پشت این پنجره یک نا معلوم

نگران من و توست

ای سراپایت سبز
دستهایت را چون خاطره ای سوزان در دستان عاشق من بگذار

و لبانت را چون حسی گرم از هستی

به نوازش های لبهای عاشق من بسپار

باد ما را خواهد برد

باد ما را خواهد برد
...

 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 21:59

 

 

دخترک خنده کنان گفت که چیست
راز این حلقه زر

راز این حلقه که انگشت مرا

این چنین تنگ گرفته است به بر

راز این حلقه که در چهره او

اینهمه تابش و رخشندگی است

مرد حیران شد و گفت

حلقه خوشبختی است حلقه زندگی است

همه گفتند : مبارک باشد

دخترک گفت : دریغا که مرا

باز در معنی آن شک باشد

سالها رفت و شبی

زنی افسرده نظر کرد بر آن حلقه زر

دید در نقش فروزنده او

روزهایی که به امید وفای شوهر

به هدر رفته هدر

زن پریشان شد و نالید که وای

وای این حلقه که در چهره او

باز هم تابش و رخشندگی است

حلقه بردگی و بندگی است...


 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 21:57

 

 

من

چیستم من ؟ زاده ی یک شام لذتبار

ناشناسی پیش می راند در این راهم

روزگاری پیکری بر پیکری پیچید

من به دنیا آمدم بی آنکه خود خواهم !

(فروغ فرخزاد) 

 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 21:55

منشين با من با من منشين!

تو چه داني كه چه افسونگر و بي پا و سرم؟

تو چه داني كه پس هر نگه ساده ي من

چه جنوني ، چه نيازي ، چه غمي ست؟

يا نگاه تو كه پر عصمت و ناز ...

بر من افتد چه عذاب و ستمي ست!

دردم اين نيست ولي

دردم اين ست كه من بي تو دگر

از جهان دورم و بي خويشتنم
پوپكم !

آهوك

تا جنون فاصله اي نيست از اينجا كه منم!
 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 21:55

مطمئن باش و برو

ضربه ات کاری بود

دل من سخت شکست

و چه زشت به من و سادگیم خندیدی

به من و عشق پاکی که پر از یاد تو بود

و به یک قلب یتیم که خیالم می گفت

تا ابد مال تو بود

تو برو ، برو تا راحت تر

تکه های دل خود را آرام

سر هم بند زنم
 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال یک شنبه 29 اسفند 1389 در ساعت 21:52

 

 

 

یک شب ز ماورای سیاهی ها
چون اختری بسوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم

سرتا بپا حرارت و سرمستی
چون روزهای دلکش تابستان
پرمیکنم برای تو دامان را
از لاله های وحشی کوهستان

یک شب ز حلقه که به در کوبم
در کنج سینه قلب تو می لرزد
چون در گشوده شد تن من بی تاب
در بازوان گرم تو می لغزد

دیگر در آن دقایق مستی بخش
در چشم من گریز نخواهی دید
چون کودکان نگاه خموشم را
با شرم در ستیز نخواهی دید

یکشب چو نام من به زبان آری
می خوانمت به عالم رویایی
بر موجهای یاد تو می رقصم
چون دختران وحشی دریایی

یکشب لبان تشنه من با شوق
در آتش لبان تو میسوزد
چشمان من امید نگاهش را
بر گردش نگاه تو میدوزد

از زهره آن الهه افسونگر
رسم و طریق عشق می آموزم
یکشب چو نوری از دل تاریکی
در کلبه ات شراره میافروزم

آه ای دو چشم خیره به ره مانده
آری منم که سوی تو می آیم
بر بال بادهای جهان پیما
شادان به جستجوی تو می آیم.
 


 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:9

خانه ایی آباد داشتم بر بادشد
چشم مستان خواستم رسوا شدم
قلب عاشق داشتم بر بادشد
هر چه نالیدم نبد فریاد رس
شرح پیروز داشتم بر باد شد
...با خدا گفتم هزاران درد دل
خود چه امید دوایی داشتم بر بادشد
نیست امید رهایی یاربا
راه بازی داشتم بر باد شد
همرهان راه دل تنها شدم
کاروانی داشتم بر باد شد
بارالها یک ره رستن نشان دل بده
هرچه من ره داشتم بر باد شد
مانده ام در کار خود وا مانده ام
انتظار یک تبسم داشتم بر باد شد
 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:8

با تو از خاطره ها سرشارم.جشن نوروز تو را کم دارم.سال تحويل دلم مي گيرد با تو تا اخر خط بيدارم. 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:7

کاش هرگز نميديدمت تا امروز غم نديدنت را بخورم ,کاش لبخندهايت آنقدر زيبا نبودند که امروز آرزو ديدن يک لحظه فقط يک لحظه از لبخندهايت را داشته باشم ,کاش چشمانه معصومت به چشمانم خيره نميشد تا امروز چشمان من به ياد آن لحظه بهانه گيرد و اشک بريزد ,کاش حرفاي دلم را به تو نگوفته بودم تا امروز با خود نگويم آخر اون که ميدانست چقدر دوستش داشتم 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:6

شب قراريست که ستاره براي بوسيدن ماه مي گذارد و چه زيباست شرم زمين که خودش را به خواب مي زند  

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:4

زيبايي زندگي به اينه که ندوني و دعات کنن,نبيني و نگات کنن ,و بي خبر باشي و دوستت داشته باشن

******************************************

فراموش کردن دوستان بزرگ لطمه زدن به قانون خاطره هاست

******************************************

دو خط موازي هرگز به هم نميرسند مگر اينکه يکي از آنها براي رسيدن به ديگري بشکند

******************************************

در قمار زندگي آخر ما باختيم !! ,بس که تک خال محبت بر زمين انداختيم

******************************************

اگر از تمام قلب هاي دنيا خسته شدي به ياد قلبي باش که هرگز از بادت خسته نميشه !

******************************************

کيست که غربت رفته را ياد کند
دل غربت زده را شاد کند
من نوشتم اين سخن از بهر دوست
تا بداند اين دلم در فکر اوست

******************************************

سلام بر کساني که خالق شرايط اند و زاده شرايط

******************************************

آرزو ميکنم هيچ راه نجاتي نداشته باشي وقتي غرق در خوشبختي هستي

******************************************

وقتي تنهاييم دنبال يک دوست ميگرديم وقتي پيداش کرديم دنبال عيت هايش ميگرديم وقتي از دستش داديم دنبال خاطره هايش ميگرديم و باز تنهاييم

******************************************

چه ساده با گريستن خويش زاده ميشويم و چه ساده با گريه ديگران از دنيا ميرويم و در ميان اين دو سادگي معايي ميسازيم به نام زندگي


 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:2

 
من همونم که همش به ياد چشمات ميمونم من همونم که تورو هميشه دنيام ميدونم من همونم که غم و از توي چشمات مي خونم شده هر کار ميکنم تا غم و از تو برونم من همونم که تويي فرشته ي ارزوهام جون من فقط يه بار عشق و بيار هديه برام
 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:2

هيچوقت به چشمات راز دلت رو نگو چون راز نگه نمي دارد و گريه مي كند 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:1

کاش قلبم درد تنهايي نداشت چهره ام هرگز پريشاني نداشت کاش برگهاي اخر تقويم عشق حرفي از يک روزه باراني نداشت کاش ميشد راه سخت عشق را بي خطر پيمود و قرباني نداشت

 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:1


هر موقع خواستي از كسي جدا بشي يادت نره بهترين راه اينه كه بهش بگي براي هميشه خدانگهدار، شايد طرف مقابلت ناراحت بشه و قلبش بشكنه ولي بهتر از اينه كه منتظرت بمونه
 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:1

زرنگي را گفتم زندگي چند بخش است ؟ گفت دو بخش : كودكي و پيري...... گفتم پس جواني چه شد ... گفت با عشق ساخت ، با بي وفايي سوخت ، با جدايي مرد

 

 
.:: ::.
 
نویسنده افشین  تاریخ ارسال شنبه 28 اسفند 1389 در ساعت 22:0

وقتي يه بار ازدوست (دخترت يا پسرت)ضربه مي خوري درست مثل اين مي مونه که با ماشين بهت زده و داغونت کرده ولي وقتي مي بخشيش درست مثل اين مي مونه که بهش فرصت دادي تا دنده عقب بگيره و دوباره از روت رد بشه تا مطمئن بشه چيزي ازت نمونده 

 
.:: ::.
 
عناوین آخرین مطالب بلاگ من


صفحه قبل 1 ... 11 12 13 14 15 ... 45 صفحه بعد

 
 
 

  .:: Design By : Afshin Zehtab ::.